متشاعران

و الی آخر.برای ادامه میتوان به قسمت ایضاله کتاب مستطاب دیوان حافظ مراجعه کرد.باری بگذرم.ما در پیرامون حافظ هر چقدر هم که سخن بگوییم و نمونه بیاوریم،چه شاعران و ترانه سرایان جدید و چه قدیمتر ِ ما که تا به حال ندیده ام نامی از حافظ متضمن مجموعه شعر های خود آورده یاشند همه و همه به صورت ناخودآگاه از زبان و سبک او بهره میگیریم.جای بسی تاسف و البته شادمانی هست،چرا که غم وشادی به هم اندرند،که حافظ بزرگ مورد توجه غربی ها و بزرگان و فرزانگان جهان قرار گرفته.چه طور؟ شما و بنده وقتی نگاه میکنیم میبینیم به عنوان مثال حافظ و مولوی و سعدی و فردوسی دیوانِ بسیاری از ایشان به کوشش شرق شناسان غربی به گردآوری شده.آیا میشود مطلبی را نوشت و از آن بهره نبرد؟مسلما گوته و ... و بزرگان دیگر از او حظ وافر برده اند و از حیث مسائل معنوی از ما جلوترند.و ستایشهایی که از او شده بسیار زیاد است.اما گیرم که پدر تو بود فاضل؟ نام ایران با درخشش این ستارگان فرهنگ و ادب در آسمان تاریخ جهان میدرخشد.اما امروزه روز،ما میبینیم که جوانها رغبتی به حافظ ندارند.البته ما نمیگوییم هر چه حافظ فرموده درست است یا ما باید گفته های او را لام تا کام بخوانیم و در زندگی اجرا کنیم.بگذریم از آن دسته سخنانی که ارزش دیوان حافظ را در مقایسه با قرآن می آورند و او را به این شیوه خوار میکنند.شما خوانندگان گرامیِ حافظ میدانید که ارزش کلام وی تا چه حد است.با نادیده گرفتن او از یک طرف و با تکیه کردن بیش از حد به حافظ و باد کردن خود از دگر طرف هرآینه به خطا خواهیم رفت.روی سخنم با دوستان هم سن و سال خودم هست.شما پیشرو باشید اما از گذشتگان هم یادی بکنید در شعرهایتان.دوستدار شما.روزگارتان عسل